گيسو رها گذاشته ابرو گرفته ايم !
مـا از بـهـار دلـزده و رو گـرفــتــه ايـم
با برف هاي روي زمين خو گـرفته ايم
آرامش است چاره ي ما بـاد در گـذر
ماكشتي شكسته ي پهلوگرفته ايم
خورشيد بر حوالي اقـلـيـم مـا مـتـاب
ماانس باهمين گل شب بوگرفته ايم
ماسالخورده ايم كه دست ازمقاومت
بـرداشـتـيم و بر سر زانو گـرفـتـه ايـم
آقـا بـه شرط حـفـظ مـوازين قيام كن!
ما هركه رفت سمت هياهوگرفته ايم
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 14:58 توسط محمد قائمي راد
|